۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

مشاهدات من از 22بهمن (حقيقت تلخ)

ابتدا اين رو بگم كه درسته وبلاگ و فضاي مجازي، اجازه ي شناخت و ارزيابي شخصي به افراد رو نميده و ارتباط، ارتباطي كاملا غيرمستقيم خواهد بود...اما كساني كه در دنياي واقعي من رو ميشناسند ميدونن كه هرگز حاضر نيستم بخاطر هيچ ايدئولوژي و آرمان و هدفي، اقدام به كتمان حقيقت كنم. نوشته ي زير حاصل مشاهدات امروز من تا ساعت يك ظهر ميباشد و در انتقال آن كوچكترين دخل و تصرف و سانسوري به نفع هيچ كس يا گروهي به كار نبرده ام.
من (بهمراه چند تن از خانواده) از شرق تهران ميومديم....فقط بايد گفت كه دست مريزاد...دست مريزاد!
از همون ايستگاه اول جمعيت طرفدار حكومت، پيرمردا و پيرزنا دست نوه هاشونو گرفته بودن...يك عالمه بسيجي، زن و مرد سر ِ هر ايستگاه سوار مترو ميشدن.
ايستگاه به ايستگاه كه ميگذشتيم تك و توك تيپ هاي عادي ديده ميشد....اصلا شوكه كننده بود
پس مردم (البته درستتر اينه كه گفت مردم معترض؟؟؟؟ = چون اين ملتي كه من ديدم نه كسي براش اتوبوس اختصاصي گرفته بود نه چيزي)
بعد از دو ايستگاه، مترو پر ِ پر شد...جاي سوزن انداختن نبود.بالاي نود درصد تيپهاي طرفدار حكومت.
.اكثرا آزادي پياده شدند .موندن يه عده كه ما (تيپ هاي عادي مردم) بوديم كه به طرف صادقيه ميرفتيم+ يه عده ديگه از حكومتيا....پياده شديم و راه افتاديم..هي بسيجي و پرچم به دست ميديدي...
.من اسم خيابونا رو بلد نيستم و اونجاهام تا حالا نرفته بودم...فقط اينكه رسيديم به يه جا ديديم مردم وايسادن و دستاشونو به نشانه Vبالا گرفتن...ماسك زدم و كنارشون وايسادم...ولي خيابون رو كه نگاه ميكردي موج ميزد از بسيجي و طرفداراي حكومت...به طرف ما شعار ميدادن كه مرگ بر منافق و از اين حرفا...هممون دلهره داشتيم كه مبادا يهو بهمون حمله كنن (چون جمعيتشون زياد بود - ما هم در قياس با اونها ...چي بگم؟) +(يه سري ديگه از مردم هم بودند كه معلوم بود معترضند ولي جرات نميكردن بيان بغل ما وايسن و V بگيرن)...يهو نفهميدم چي شد يه صداي جيغ شنيدم و مردمي كه انگار از دست يك گاو وحشي داشتن فرار ميكردن....نيروي انتظامي با خشونت تمام روي مردمي كه ساكت (هيچ كي حتي جيكش هم درنميومد = فقط دستا بالا بود) شروع به باتوم زدن و حمله كرد...خيلي بد بود....من نميتونستم فرار كنم، وحشت كردم و زود بغل دست يه حاجي (پيرمرد طرفدار حكومت) پناه گرفتم...ماسك رو زدم پايين و قاطي جمعيت حكومتيا شدم كه كتك نخورم
همون لحظه كه ميخواستم قاطي امت اسلام بشم، يه دختر رو ديدم كه صورتش نارنجي نارنجي بود...خيلي عجيب بود...از بغلم كه ردش ميكردند(به حالت نزار زير بغلش رو گرفته بودن) به سرفه افتادم نميدونم چي زده بودن تو صورتش...واقعا وحشتناك بود...ولي كامل، گاز رو تو صورتش خالي كرده بودن و صورتش كاملا تغيير رنگ داده بود.
ديگه نفهميدم بدبخت بعدا چه بلايي سرش اومد.
فقط اينو براي اينكه اوج وخامت اوضاع رو بفهميد ميگم كه مجبور شديم براي جان سالم به در بردن قاطي جمعيت اونا بشيم...فجيع تر اينكه برادرم از اوج هراس از حمله ي اونا يه عكس خامنه اي/خميني دستش گرفته بود و يه عكس موسوي تو جيب كاپشنش قايم كرده بود !!!
خلاصه تا جايي كه ما بوديم خيلي اوضاع خراب بود...چند تا ويدئو هم گرفتم (و براي خبرگزاريا فرستادم) كه مردم گاهي ميشد ميتونستن جمع شند و شعار بدن ...ولي اصلا پايدار نبود، شديد برخورد ميكردن چون جمعيت هم سازماندهي شده و زياد نبود (جمعيت اونها رو در نظر بياريد و به قياس، استدلال كنيد!) زود سركوب و متفرق ميشديم...البته بعدا تو مترو هم مجال شد كه شعارهايي بديم.
اما......
اما مسئله ي مهم :
من از ساعت 9.30 بيرون از خونه بودم و اولين مشاهداتم هم از اولين ايستگاه متروي دم ِ خونه مون شروع شد و تا ظهر ادامه داشت.
ميخوام يه چيزي رو بگم...واقعا به عنوان يك عضو جنبش سبز كه تعصبي هم براي كتمان حقيقت نداره ميگم...
امروز متوجه شدم كه خلايق هرچه لايق....(نميدونم اين حرفم از روي عصبانيت و تلخي بي معرفتي مردمه يا واقعيتيه كه ميبينم)
ولي شما قضاوت كنيد...: امروز پيرمردها و پيرزناي چروكيده اي كه باورتون نميشه پاشده بودن بخاطر عقيدشون اين همه راه صبح زود كوبيده بودن بيان اونجا(از همون اولين ايستگاه مترو = نه با اتوبوس اختصاصي بود نه چيزي)
اونوقت بعضيا حتي به خودشون زحمتِ....
فقط بهشون بده برن مسافرت...خريد كنن... مهموني بگيرن...به خودشون حتي زحمت بيرون اومدنم تو اين روز نداده بودن...
واقعا امروز نااميد شدم...بيچاره يكي از فاميلامون ور داشته بود صبح زود كوبيده بود رفته بود آزادي...ميگه بين جمعيت اونا گير كرده بوده..بيچاره شده بود.خودش تك افتاده بود بين اونا نه راه در اومدن داشت نه ميتونست با اونا همراه شه....اونم كلي فحش نثار تمام اون كسايي كرد كه فقط بلدن حرف بزنن ولي لحظه ي عمل كه ميشه جا خالي ميكنن .
...موقع برگشت به خانه = كه مصادف بود با برگشتن عده ي زيادي از طرفداراي حكومت = اكثرا پيرمردا و بسيجيايي جووني كه بسته بسته دستشون پرچم و پوستر و...بود و تو مترو هم خوب باهم گفتگو راه انداخته بودن كه اينا همشون عوامل خارجي هستن و...
براي اولين بار بعد از انتخابات از ايران قطع اميد كردم...از مردمش.
امروز قرار بود مردم بيان تو خيابون....ملت اومدن...كلي پيرزن و پيرمرد و بسيجي و.....اينها هم ملت هستند ديگه.نيستند...؟
ملتي كه اما نشست تو خونه اش، ملت نبود... ملتي كه نخواست بگه من هم هستم...وجود دارم و جزئي از اين كشور هستم....همون بهتر كه پيرمردها و پيرزن ها و بسيجي ها و حاشيه نشين ها برش طنازي كنن.
قيافه ها رو وقتي يادم مياد كه داشتيم مثل لشكر شكست خورده از مترو برميگشتيم...
و قيافه هاي اونها رو كه مسرور از فتحشون.
واقعا ميگم، مباركشون باشه، كشور خودشونه ...و البته كشور تمام كسايي كه نشتند تو خونه. ولي ملتي كه نشست تو خونه باخت.
سر ِ اين قمار تقسيم كشور باخت.
از فردا ببينيد چطور قلع قمع واقعي شروع بشه.
امروز خيلي تلخم...خيلي.
هر چي ميخوايد بگيد...بگيد.
بگيد دروغ ميگم...بگيد سياه نمايي كردم...بگيد....!
مهم نيست، مهم امروز بود كه ...

۴۸ نظر:

ناشناس گفت...

دوست عزیز این رو بدون که اونها مجوز داشتن و بی دلهره اومدن. به ما هم اگه مجوز بدن واسه راهپیمایی معلوم میشه. 25 خرداد رو که یادت نرفته.

Mehran گفت...

to khodet yek mozdoré dolat hastee va messlé baghiyé dar enkar hastee.

ناشناس گفت...

3000 سال ديكتاتوري رو مي خواي با 100 سال مبارزه عوض كني و به دموكراسي برسي؟ هنوز خيلي راه مونده. تازه اولشه. آجرهاي خشت سري دومه. تا اين بنا بالا بياد بايد ايستاد و مبارزه كرد و به مردم آگاهي داد. از الان جا زدي و نا اميد شدي؟ اين راه طولاني برادر. بعضي حرفات شايد درست باشه و تعداد بي تفاوت ها درسته خيلي زياده ولي تو اين جو وحشت و سركوب و كشتار همينم كلي اميده. همين حضور خيلي ارزش داره. همين كه همه جا حكومت نظامي بود يعني پيروزي. صبر مي خواد و اميد و پايداري.

ناشناس گفت...

جمعیتشون زیاد بود. ما صدا و سیما رو دست کم گرفته بودیم. ما فقط رسانه لازم داریم. این مردم خمینی رو می پرستن. واقعا خلایق هر چه لایق

ناشناس گفت...

پفیوز مزدور اون جمعیت رو ندید چشات کور بود. برو به مزدور بودنت ادامه بده درست که نمیشی‌ آشغال. در عوض ما هر چه دیدیم و از دوستامون شنیدیم جمعیت بود که میومد از همه خیابونها

ناشناس گفت...

امروز توی اسپهان شگفت انگیزترین چیز زندگیم رو دیدم و با افتخار میگم می پرستمت ایران و سبزم.
امروز کسایی که لباس سبز داشتند رو که همون اول گرفتند و بردند و بعد از اینک خشونت بالا گرفت بیش از 50 تا بسیجی به یه پسر 21 ساله (فکر کنم چون خیلی بچه بود)حمله کردند اون هم برای اینکه دستگیر نشه پرید میان زاینده رود و تا وسطهای رودخونه اومد و کار به جایی رسید که از فرمانده های نیروی التزامی بهش التماس میکرد بیرون بیاد چون داشت تو گلها فرو میرفت و غرق میشد ولی از همون جا داد میز افتخار میکنم کنار سی و سه پل و تو زاینده رود غرق میشم تا اینکه شماها سرم رو زیر آب کنید.از فریاد و گریه های مردم که بگذریم با همین از خودگذشتگی کار رو به جایی رسوند که پلیس لباس شخصی ها رو از منطقه دور کرد و خودش هم از اونجا فاصله گرفت تا مردم اون رو از وسط گلها نجات بدند.
به پروردگار سوگند این عین واقعیت بود.

ناشناس گفت...

اونجای بابای آدم دوروغگو

ناشناس گفت...

بسياري از بدبختي ها ما نتيجه كارهاي رفسنجاني و اعوان و انصار و خانواده او است. من يقين دارم اگر رفسنجاني نبود اين يارو رييس جمهور نمي شد. مردم لج كردند هركس بيشتر به رفسنجاني منفور عوام فحش مي داد محبوبتر مي شد.
ديديد كه در انتخابات اخير هم اين يارو با بدگويي به رفسنجاني به ميدان آمد. من نظر شخصي ام اين است كه عوام شهرستاني راي شان اينطوري است. بدتان نيايد. آنها تحليل درستي ندارند. فكر مي كردند هر كس به رفسنجاني بد بگويد آددم خوبي است.
اينهمه اتهام به خودش و فرزندان هاشمي زدند چرا از حيثيت خودشان دفاع نكردند؟ مگر آبروي مسلمان ....است كه به خاطر مصالح..!!!!!!!!!! اين آدم و خانواده اش لابد ريگي به كفش دارند.
شما مواضع اخير ايشان و به خصوص مصاحبه اش را ببينيد شك نمي كنيد كه همه ما داريم از رفسنجاني سيلي مي خوريم. تازه بعضي به او اميد بسته بودند!!!

ناشناس گفت...

به نظر من امروز تئوري هر نفر يك رهبر شكست خورد . جنش به رهبري و سازماندهي مخفي نياز دارد . چون ظرف مقابل كاملا سازماندهي شده است .

Unknown گفت...

ya tu moshahede moshkel dari ya nemikhasti vagheeiato bebini,manam az saat 9 ta 1 az enghelab ta azadio khiabunaye atrafo raftam didam mesle hamishe hameye mardome sabz budan ama tu ye fazaye kamelan amniati majale hich kari nadashtan hata tedade ziadi az adameye dar hale rahpeymaei az mardome beghole to motarez budan che tavaghoei dari?mardom khodeshuno bendazan jeloye mozduraye rejim?etefaghe emruz natijeye hedayate gheyre vagheeie kharejneshinast.az in be bad khodemun bayad tasmime nahaeio begirim...be omide roozaye behtar

ناشناس گفت...

ya tu moshahede moshkel dari ya nemikhasti vagheeiato bebini,manam az saat 9 ta 1 az enghelab ta azadio khiabunaye atrafo raftam didam mesle hamishe hameye mardome sabz budan ama tu ye fazaye kamelan amniati majale hich kari nadashtan hata tedade ziadi az adameye dar hale rahpeymaei az mardome beghole to motarez budan che tavaghoei dari?mardom khodeshuno bendazan jeloye mozduraye rejim?etefaghe emruz natijeye hedayate gheyre vagheeie kharejneshinast.az in be bad khodemun bayad tasmime nahaeio begirim...be omide roozaye behtar

ناشناس گفت...

از چرندگويي برخي كه ادبيات فرقه كثيف و بي آبوي رجوي رو تو كامنتها استفاده كردند مثل«تو خود مزدوري» بگذريم. من با شما كاملا موافقم. ظلم هم خوب پايدار مي ماند بني عباس پانصد سال تخم مردم رو و شيعيان رو مي كشيدن. با سر آدمها مناره درست مي كردن! بذاريد مردم از ثمره انقلابشون بهره ببرند! اينها كه اينطوري حالشو مي برن چرا جوناي نازنين ما خودشون رو فداي كساني بكنند كه هر و از بر تشخيص نمي دن؟
تاوقتي كانون اصلي محل سكونت طيف معترض تهران محل اقامتشان از خيابان طالقاني به بالا است مطمئن باشيد جز اسارت و زندان ثمري ندارد. آگاهي بخشي به مردم و كار درازمدت جواب مي دهد.
يكي مثل اين يارو ليچار بارمان نكند! اين هم يك نظر بود اگر پاسخ منطقي داريد... بفرما

ناشناس گفت...

ba in roohiye ke nemishe hayoolaye Jomhooriye eslami ro shekast dad. bayasti sabr o moghavemat dasht. si saal dorough ro nemishe ye shabe dorost kard. in yek marathon hast.

ناشناس گفت...

متاسفانه این بود تمامی توان ما. موج دستگیری ها شروع خواهد شد. . انقلاب 10 سال عقب افتاد.

ناشناس گفت...

بسیار از نوشته ات دلگرم شدم چرا که دیدن واقعیت شروعی برای برنامه ریزی های واقعی است .
دوست عزیز من هم ساعت 8:30 صبح از مترو سرسبز حرکت کردم . مشاهدات تورا تایید میکنم. من مستقیم به آزادی رفتم، فبل از اینکه هر چیزی نظرم را جلب کند از خرجی که حکومت کرده بود برای چاپ پوسترها و تابلوهای گران قیمت خامنه ای شوک شده بودم. از موز و پرتقال و نارنگی در پک های بسته بندی شده و آش و سوپ با نون بربری و چای و شیر کاکائو انقدر اذیت نشدم که از دیدن این همه پستر و پلاکارد .

دروغ نگویم من تعداد زیادی هم از بچه های سبز دیدم ( مثل خودم با ظاهر معمولی ) اما مجال هیچ کاری نبود ، بین هر غرفه ( خودت که دیدی ) تعداد زیادی موتور سوار و باتوم به دست ایستاده بودن .

ساعت 10 خودم رو رسوندم مترو صادقیه ، جمعیت داشت شکل میگرفت ، از دم مترو حرکت کردیم به سمت فلکه دوم، یه کم که رفتیم دیدیم مردم دارن از دور فرار میکنن و میان سمت ما ، فهمیدیم که اوضاع خوب نیست ، اوضاع امنیتی تر از اونی بود که همه ی ما تصورش رو میکردیم ، چون همه جو آروم روز قدس توی ذهنمون بود ( بقیه ی مشاهداتت کاملن درسته از صادقیه )

اما یک جا باهات اختلاف نظر دارم ، به نظر من ما نباید کیفیت حضور خودمون رو با کیفیت حضور طرفداران حکومت مقایسه کنیم. این مقایسه از اساس اشتباهه چون شرایط برای ما و اون ها کاملن متفاوته ، اونا در کمال آرامش میان همه چیز براشون آمادس نه سرکوبی نه فراری نه هیچ گونه خطری ، به قول خودت شرایط جوری بوده که اون پیرزن و پیرمرد هم تونستن بیان بدون اینکه بخوان به این فکر کنن که قراره فرار کنن و باتوم بخورن.

من از دو چیز شاکیم ، خیلی زیاد ، اول از دست کسایی که فقط غر میزنن و هیچ کاری نمیکنن و دوم از خود حکومت که به ما اجازه ی راهپیمایی قانونی نمیده تا ما هم بتونیم مثل اونا بدون ترس بیایم و خواسته هامون رو بگیم.

حرف من اینه دوست من ، فقط در شرایط یکسان یک فرایند ، میشه خروجیهاشون رو با هم مقایسه کرد.

ناشناس گفت...

سلام دوستان
یه چیزیو باید قبول کرد. موسوی کروبی و امثال اینان همه جزء خود حکومتن و هیچ کدومشون به فکر من و شما نیستن. اونور آب هم امثال سازگارا و نوری زاده به فکر برگشتن به ایران هستن و حکومت خودشون.
این وسط سر من و شما رو کلاه میزارن مثل آب خوردن. من قبل 22 بهمن به هرکی میشناختم گفتم که نرن راهپیمایی . این جونورای بی ناموس از این قضیه سوءاستفاده می کنن و تو رسانه ی میلی خودشون به نفع خودشون استفاده می کنن. بازم سر حرفم هستم ما احتیاج به یه رهبر واقعی داریم.

جون عزیزتون گول این بی همه چیزارو نخورید . ما شهید ندادیم که اینجوری بشه....

ناشناس گفت...

دوست عزیز من از شما که در تهران زندگی می کنی و هر روز مردم را می بینی می پرسم آیا در تهران انقدر بسیجی یا حزب الهی هست ؟ یعنی شما در زندگی روزمره انقدر حزب الهی می بینی در تهران یا اینها واقعا مردم خود تهران نبودند؟

rnova گفت...

سلام ، واقعا حرفی قشنگی تو یکی از کامنت ها هست که متنش رو اینجا کپی می کنم، در ضمن متاسفانه باید به وجود یک اکثریت ابله اشاره کرد که نیمی از اونها وسط بازی می کنن و یه چیز دیگه این که هر زنجیری که به رفسنجانی خطم بشه دست و پای روشنگری رو برای مردم عادی می بنده ، این کامنت که دوستی در بالا گذاشته واقعا ارزش چند بار خوندن رو داره :


----------------
بسیار از نوشته ات دلگرم شدم چرا که دیدن واقعیت شروعی برای برنامه ریزی های واقعی است .
دوست عزیز من هم ساعت 8:30 صبح از مترو سرسبز حرکت کردم . مشاهدات تورا تایید میکنم. من مستقیم به آزادی رفتم، فبل از اینکه هر چیزی نظرم را جلب کند از خرجی که حکومت کرده بود برای چاپ پوسترها و تابلوهای گران قیمت خامنه ای شوک شده بودم. از موز و پرتقال و نارنگی در پک های بسته بندی شده و آش و سوپ با نون بربری و چای و شیر کاکائو انقدر اذیت نشدم که از دیدن این همه پستر و پلاکارد .

دروغ نگویم من تعداد زیادی هم از بچه های سبز دیدم ( مثل خودم با ظاهر معمولی ) اما مجال هیچ کاری نبود ، بین هر غرفه ( خودت که دیدی ) تعداد زیادی موتور سوار و باتوم به دست ایستاده بودن .

ساعت 10 خودم رو رسوندم مترو صادقیه ، جمعیت داشت شکل میگرفت ، از دم مترو حرکت کردیم به سمت فلکه دوم، یه کم که رفتیم دیدیم مردم دارن از دور فرار میکنن و میان سمت ما ، فهمیدیم که اوضاع خوب نیست ، اوضاع امنیتی تر از اونی بود که همه ی ما تصورش رو میکردیم ، چون همه جو آروم روز قدس توی ذهنمون بود ( بقیه ی مشاهداتت کاملن درسته از صادقیه )

اما یک جا باهات اختلاف نظر دارم ، به نظر من ما نباید کیفیت حضور خودمون رو با کیفیت حضور طرفداران حکومت مقایسه کنیم. این مقایسه از اساس اشتباهه چون شرایط برای ما و اون ها کاملن متفاوته ، اونا در کمال آرامش میان همه چیز براشون آمادس نه سرکوبی نه فراری نه هیچ گونه خطری ، به قول خودت شرایط جوری بوده که اون پیرزن و پیرمرد هم تونستن بیان بدون اینکه بخوان به این فکر کنن که قراره فرار کنن و باتوم بخورن.

من از دو چیز شاکیم ، خیلی زیاد ، اول از دست کسایی که فقط غر میزنن و هیچ کاری نمیکنن و دوم از خود حکومت که به ما اجازه ی راهپیمایی قانونی نمیده تا ما هم بتونیم مثل اونا بدون ترس بیایم و خواسته هامون رو بگیم.

حرف من اینه دوست من ، فقط در شرایط یکسان یک فرایند ، میشه خروجیهاشون رو با هم مقایسه کرد.

ناشناس گفت...

bebin 2halat dare ya vaghean u olaghi ke khak bar saret boro yekam motaleE kon in tosie man be u ke asan fek nemikonam bashi!! ya az hamoon hookoomatiaye mozdoore pofuzi! faji tar inke dadashet chi karde ??terekoonde : فقط فجيع تر اينكه برادرم از اوج هراس از حمله ي اونا يه عكس خامنه اي/خميني دستش گرفته بود و يه عكس موسوي تو جيب كاپشنش قايم كرده بود !!! boro gomsho mozdoore pastfetrate binamoos.. boro pooleto begir hala ba in kossherat bezoodi tayefat be zire khaye mishinan badbakht!

ناشناس گفت...

سلام ميدونم كه باختيم اين روزو اما ما همچنان مردميم بعد از اين ماجرا خيلي گرفته بودم اما بعد از ظهر رفتم بيرون سر كوچمون ساندويچ بگيرم مردم رو كه ديدم دوباره اميد تو دلم اومد ديدم هركسي داره زندگيشو ميكنه يكي خريد يكي با بچش بيرونه همه دارن به كارشون ميرسن اين زندگس ماست ما هنوز هستيم و داريم زندگي ميكنيم بدون هيچ تفاوتي فقط اينه كه ميدونيم ما علنا اعتراض خوذمون رو اعلام ميكنيم اما اونا از ما ميترسن و هميشه بايد حواسشون به ما باشه تازه پدرم ميگفت زمان شاه هم همين جوري بود زماني كه ميگفتن خيلي سفتو سخت ميگيرن كمتر ميومدن اما دفعه بعد دولت فكرميكرد بردهشل ميگرفت ملت ميتركوندن مثل تاسوعا كه سفت گرفت اما عاشورا تركيد شك نكنيد ما زياديم

ناشناس گفت...

سلام ميدونم كه باختيم اين روزو اما ما همچنان مردميم بعد از اين ماجرا خيلي گرفته بودم اما بعد از ظهر رفتم بيرون سر كوچمون ساندويچ بگيرم مردم رو كه ديدم دوباره اميد تو دلم اومد ديدم هركسي داره زندگيشو ميكنه يكي خريد يكي با بچش بيرونه همه دارن به كارشون ميرسن اين زندگس ماست ما هنوز هستيم و داريم زندگي ميكنيم بدون هيچ تفاوتي فقط اينه كه ميدونيم ما علنا اعتراض خوذمون رو اعلام ميكنيم اما اونا از ما ميترسن و هميشه بايد حواسشون به ما باشه تازه پدرم ميگفت زمان شاه هم همين جوري بود زماني كه ميگفتن خيلي سفتو سخت ميگيرن كمتر ميومدن اما دفعه بعد دولت فكرميكرد بردهشل ميگرفت ملت ميتركوندن مثل تاسوعا كه سفت گرفت اما عاشورا تركيد شك نكنيد ما زياديم

ناشناس گفت...

هرنبردی شکست وپیروزی دارد.این یک دوی مارتن است.هرکس استقامت وهدف والا داشته باشه پیروزی نهایی ازآن اوست.پس صبورباش وبه آینده امیدوار

ناشناس گفت...

عزیزم ، نومیدی طبیعی است اما نباید ماندگار بشود. خامنه ای کف روی آب است ، باور کن و به سیاهی لشکر ساندیس خورش که با متروی مجانی ( چه فرقی با اتوبوس مجانی دارد؟ ) به "جهادی" آمده اند که می دانند هیچ خطری ندارد خیلی بهاء نده. یادداشت آرش سیگارچی http://sigarchi.net/blog/?p=4400را هم ببین :
اعتراضات ۲۲ بهمن به نظر من چیزی از ۱۶ آذر یا ۱۳ آبان کم نداشت ، تنها این وسط برخی از مدعیان رهبری جنبش سبز در خارج از ایران ، انتظارات را بالا بردند. اینکه آدم بگوید “۲۲ بهمن وقت آکسیون نهایی نهایی است” و یا بدون اطلاع از فضای داخل ، تئوری “اسب تروا” را تبیین کند ، جز این نتیجه ای فراهم نمی کند. به نظر من در این فاصله ی عاشورا تا امروز ، این افراد عملا فقط انتظارات را از جنبش اعتراضی بالا بردند. برای همین ، اگر کمی این فشارهای کاذب را دور کنیم و به آنچه امروز اتفاق افتاد نگاه کنیم متوجه می شویم ، که اعتراضات اولا وجود داشت و ثانیا در استان ها حضور معترضان جدی تر لمس شد. من می خواهم با توجه به مشاهداتم از فیلم ها یک گام هم فراتر بگذارم و بگویم با توجه به تلاش حکومت ، نه تنها اعتراضات خاموش نشد بلکه کاهش هم نیافته است. توجه کنید که در این یکی ، دو ماه حکومت از هر ابزاری استفاده کرد. اول بیانه های موسوی و کروبی را سازشکاری تلقی کرد ، بعد محسن رضایی را وارد پادرمیانی کرد بعد مناظره های کذایی را راه انداخت و نهم دی را علم کرد برای کوبیدن جنبش اعتراضی. در شرایط عادی ، هر کدام از این این توطئه ها کافی است تا کمر یک جنبش اعتراضی را بشکند اما دیدید نشد و مردم باز ماندند. به نظرم ۲۲ بهمن یک درس مهم دارد و آن اینکه همه ماه که بیرون هستیم می توانیم منعکس کننده دیدگاه ها ، انتظارات و خواسته های جنبش سبز باشیم. وگرنه احساس فرمانده بودن ، رهبر و نماینده جنبش بودن ، آن هم بدون شناخت درست ، عامل فرسایش بیشتر خواهد بود. شک ندارم که یک عده در داخل ، بعد از تبلیغات و افزایش انتظارات توسط برخی چهره های خارج از کشور ، عملا ، سرخورده شده اند اما قاطبه ی مردم با عزمی جزم تر دنبال مطالبات شان هستند.
http://sigarchi.net/blog/?p=4400

ناشناس گفت...

سلام عزیز.
درود بر تو که حقیقت رو میبینی و راست می گی. با تمام وجود دوستت درم هموطن و تمام چیز هایی که گفتی درسته و من هم تایید ی کنم.مگر می شود یک حرکت مردمی بدون رهبر در همه حرکات بر یک حکومت قوی پوز باشه؟ اما هنوز به تقلب گسترده در انتخابات اعتقاد دارم با ده ها دلیل.
اما دستاورد ها:
1. اینکه حکوت رو دست کم نگیریم و احساس مسئولیت بیشتری بکنیم.
2. همه ما طیف طرفداران دولت رو از نزدیک دیدیم(حقیر معتقدم باید ماهیت ضد دینی رژیم برای مردم آشکار بشه)پس برای آینده برنامه ریزی می کنیم
3. همه دنیا حضور نیروهای سرکوبگر رو دیدن و همچنین اتوبوس ها رو از عکس های هوایی(درسته طرفدارای دولت زیاد بودن ولی میدان آزادی رو با شهرستانی ها پر کردند. در بزرکراه جناح با قطعیت به شما می گویم که حرکت ها بصورت بسته ای و گروهی و سازماندهی شده بود و تهرانی ها قادر به پر کردن خیابان نبودند)
4.ضرورت کار مداوم به عنوان هر ایرانی یک عضو راه سبز امید: برادران راه طولانی است،باید صبر کرد، خون جگر خورد، بدون خشونت کار کرد، این جنبش برای تخریب نیامده که فقط براندازی کند و تمام. برای ساختن آمده برای فردا آمده
ختم می کنم به جمله رئیس جمهور: "اگر از آنچه در خیابان ها می کنید نتیجه نمی گیرید برای این است که جبهه را اشتباه گرفته اید، شما با سایه های مردم در خیابان می جنگید، این مردم بزرگ شده اند(یه نشونش همین که شما حقیقبت رو با اینکه تلخه می گی)و این مردم بزرگ نمی گزرند رایشان دزدیده شود.

ناشناس گفت...

انتظار نداشتيم كه ١ين رژيم با تظاهرات سرنگون شود. همانقدر كه براي مراسم خودشان مجبور به لشكر كشي شدند پيروزي بزرگي است. اميدوار باشيم كه پيروزي نهايي از آن ما است. هدف گسترش فرهنگ سبز و تغيير تدريجي وآرام است ونه انقلاب و كشتار

محسن گفت...

چرا اصرار داری با تظاهر به "واقع بینی" دروغ بگی ؟ عکس هوائی گوگل از جمعیت هم دروغه ؟ و تو با تعدادافرادی که در مترو و در یک بخش از صادقیه دید ( مثلا 1000 یا 2000 نفر ) به نفع خامنه ای رای میدی ؟ عزیزم پیشنهاد می کنم با اخوی گرام از این به بعد توی خونه بشین و به خودت زحمت مبارزه رو نده. ضمنا مشخصه تا حالا نیومده بودین که اینقدر زوزه کفتارها براتون وحشتناک بوده.

ناشناس گفت...

دوست عزیز شما نا امید شدی چرا بقیه رو نا امید میکنی؟ غمت نباشه عزیز 4 شنبه سوری انتقام می گیریم اونم انتقامی بزرگتر از این 22 بهمن. من لحضه شماری میکنم که سال 3.5 سال که دیگه احمدی نزادی وجود نداره که 12 13 میلیون روستایی حدودا(کمتر یا بیشتر) به اون رای بدن. بنده خدا موسوی و رضایی و کروبی رو رای هاشون رو جمع کنی فکر نکنم به 1 میلیون برسه. فقط کافی بود 5 میلیون از این روستایی هایی که فقط اسم احمدی نزاد به گوششون خورده بود به موسوی رای میدادن اونوقت نتیجه چیزه دیگه ای بود. (دقت کنید اختلاف 10 میلیون نیست 5 میلیون از احمدی نزاد کم کنید به موسوی اضافه کنید.). ببینین چه نظامی ضعیفی داریم که با 3 تا مناظره به وضع درآمده است. موسوی یه مناظره دیگه بره تمام اینا ملت رو بوس فرانسوی میکنند میرن دنبال همون ساندیسی که قراره نی ساندیس رو تو چشم آمریکا فرو کنند.

ناشناس گفت...

man nemidoonam 25 khordad mardom ziadtar boodan ya 22 bahman vali didam cheghadr niroo amade bood hokomate mardomi be separ va batoom niazi nadare .marg bar diktator

ناشناس گفت...

سلام در مجموع مشاهدات شما را تایید می کنم البته من با ماشین رفتم و خیلی هم اتوبوس دیدم من حتی وقتی می خواستم برم آزادی چون از شهرستان اومده بودم و خوب بلد نبودم در شمال تهران دیدم که یه اتوبوس در یه مسجد وایساده و فقطم ادمایی رو سوار مکنه که مسوول مسجد مگه و البته اون اتوبوس پر نشد و ما هم پشتش راه افتادیم اتوبوس زیاد بود و البته حضور طرفدارانشون زیاد منم قبول دارم باید بیشتر می بودیم چون خودمون میگفتیم خاتمی چرا واینساد (در زمان ریاست جمهوری) حالا که میر حسین و کروبی وایسادن ما فهمیدیم که بلوغ کافی نداریم !!!!!!!!!!!

ناشناس گفت...

توهین به صاحب وبلاک نباشه-این مقاله و امثالهم مستقیم یا غیر مستقیم ناشی از فعالیتهای سایت سازی حکومتی است.

وقتی وزارت اطلاعات سایت CLOOB را راه اندازی میکنه و برای ما تله میذاره و وزارت ارشاد سایت asriran را و مشابها دیگران ... سبزها باید متوجه شوند که حکومت میخواهد نقطه قوت آنها را ازشون بگیره.ساختن وبلاگ و سایت الکی - جمع کردن ایمیل معترضین و ... با تله های اطلاعاتی که دشوار نیست. هست؟

حواسمون هست که برای سرکوب بعضا خود بسیجی ها در صوف سبزها چه ها نکردند! ریششون را از ته یه جور با تیغ زدند که پوست صورت را هم بردند تا بتونند در صف معترضین جاسوسی کنند! مگر استالین و دیگر جباران کم از این روشها استفاده کرده اند.

کشور ثروتمندی داریم که بر عکس خیلی کشورها مثل بنگلادش و پاکستان همه جور منابع زمینی و زیر زمینی داره. اگر مدیریت درستی داشت الان سری تو سرها داشتیم و مثل قبل از انقلاب کره ای ها برامون کارگری میکردند نه اینکه حالا ارزوی یک خودروی کره ای را داشته باشیم.
منابع کشور عزیز ما در اختیار یک حکومت ضد ملی سرکوبگر است که با نیت آدمها هم مبارزه میکنه و فرض را بر مجرم بودن آحاد ملت میده تا خلافش ثابت شه.
سپاه رانت خوار و سرکوبگری داره که آدمهای مخلصش یا شهید شدند یا تصفیه! و حالا این نیروی سرکوبگر بهانه ای پیدا کرده که بیشتر جیب بیت المال ملت را خالی کند بنظر شما با این فوج بیکاران تحصیل کرده نمیشه سپاه سایبری تشکیل داد؟

بقول مهندس موسوی ما میخواهیم با این روشهای ضد انسانی و ضد اسلامی مبارزه کنیم.

شما از هر فرصتی برای روشنگری نسل جدید در شهرستانها و روستاها استفاده کنید و فیلمهای جنایات شاه یزید دوم ولی فقیه زمان در عاشورای 88 را به آنها نشان دهید تا آنها نیز آگاه شوند به همین روند همه چیز خوب به پیش می رود انتظار نداشته باشید دیکتاتوری 30 ساله چند ماهه اصلاح شود.

آقای خامنه ای خجالت نمیکشد و سایتهای اطلاع رسانی وکانالهای روشنگر را با پول مردم سانسور میکند ؟ خوب اشکال نداره پادشاهان و ظالمان دیگری هم پیش از او بوده اند ولی حداقل دین را بدنام نمیکردند. ولی در تایخ میماند که تو بدجوری تیشه به ریشه دین و اعتقادات مردم زدی!

ناشناس گفت...

من یه بار 4 روز یک بار هم 8 روز بازدداشت شدم الان هم با یه قرار وثیقه بیرونم من یکی که جرات نکردم بیام و به نظرم هم برگزاری یه راهپیمایی برای حکومت با 500 هزار نفر در کمال آرامش و با امنیت افتخاری نیست در حالی که ما با 3 ملیون نفر برگزار کردیم تازه تو همون جمعیت هم طرفداران جنبش شاید حتی به 100 هزار نفر هم میرسیده ولی مثلا نمیشده تو اون شرایط بروز داد

ناشناس گفت...

سلام از اینکه واقعیت را گفتی نه اینکه بخواهی اونچه دوست داری را بگویی خوشم اومد .راستش خوب یا بد این واقعیت هست که برخلاف تصور بسیاری موسوی حائز اکثریت آرا شد .امیدوارم عصبانی نشی اما موسوی فقط در توهم پیروزی بود و برای همین هم برنامه ریزی درستی نداشت و اوضاع مردم بدتر از اون شد .لطفا این دولینک را بخون تا ببینی اتفاقا مشاهدات تو بوسیله گزارشهای آماری هم قبلا تایید شده البته این به معنی خوب بودن حکوکت نیست فقط واقع بینی هست برای برنامه ریزی بهتر !
http://web.iranamerica.com/forum/showthread.php?t=15620

و این یکی لینک
http://web.iranamerica.com/forum/showthread.php?t=14133

ناشناس گفت...

chera hameh beham fohsh midan alaki! Avvalan ke behtareh adam zendeh bemooneh va be mobarezeh edameh bede (hala ba bala bordaneh akseh Khar!)ta inkeh bereh Evin vaseh kashk
sanian ham, az 1 shekasteh jozi bayad dars begirim. samaandehi nadashtim digeh! oona ham khoob samandehi dashtan. natijash maloomeh. Doosti nazari daad ke copy mikonam:
به نظر من امروز تئوري هر نفر يك رهبر شكست خورد . جنش به رهبري و سازماندهي مخفي نياز دارد . چون ظرف مقابل كاملا سازماندهي شده است .

ناشناس گفت...

یعنی فکر کردید نداها و سهرابها بیهوده کشته شدن؟ نه جانم چشم ندا و قتی جون میداد به آسمون بود به بیکرانه آسمون نگاه می کرد با نگاه آخرش بهمون فهموند که تا اون بالا راه زیاد داریم . امید و استقامت رمز پیروزیه یاران دبستانیه من... ما بیشماریم... تا پیروزی

ناشناس گفت...

عزیز دلم. جنبشی که بر اساس یک دروغ و توهم بنا شده باشد خیلی زود هم از هم می پاشد. این مردمی که دیروز دیدی همان مردمی هستند که 300 هزار شهید دادند. هنوز هم حاضرند با همه مشکلات و اعتراضاتی که دارند برای حفظ جمهوری اسلامی هر کاری بکنند، مشکل شما این است که هنوز این مردم را نشناخته اید. دیروز اگر نیروهای امنیتی هم نبودند باز این مردم اجازه عرض اندام به شما را نمی دادند. واقعاً جنبش سبز خیلی زود به پایان راه رسید. از امروز هم تقلای بیشتر به معنی دست و پا زدن در باتلاق است. این همه علیه رهبری تبلیغات کردید. نتیجه اش محبوبیت روز افزون ایشان شد.

ناشناس گفت...

شکست پلی است برای پیروزی و گر صبر کنی ز قوره حلوا سازی.آره دوست عزیز حکومت اسلامی با پولای ما کلی هزینه کرد و جمعیتی که دیدی رو به خیابون آورد البته کلی از مردم سبزمونم بین اونا گرفتار شدن اما از tv کاملا میشد فهمید که چه خبره دوربینا همه از زوایای محدود فیلم گرفتن.راستی سایت کلمه رو از این آدرس میتونید باز کنید:http://204.93.154.205 دوستان دقیقا همینو تایپ کنید.راستی اگه جرس رو هم میخواین بجای عدد آر که 205 هست 206 تایپ کنید.
ما بیشماریم.تا 4شنبه سوری اندکی صبر سحر نزدیک است.

ناشناس گفت...

دوستان، هر کس که بر خلاف رای شما حرف بزنه مزدور و وطن فروش نیست. واقعیت اینه که اینبار سرکوب شدید بود و مردم نتونستند مثل دفعه های قبل خودی نشون بدن، همین.
اینقدر به همدیگه بدوبیراه نگین.
متحد باشید.

ناشناس گفت...

دوست عزیز منم صادقیه بودم و حرف شمارو تائید می‌کنم. جنبش سبز خیلی‌ کمتر از حد واقعی خودش ظاهر شد. منم دیروز خیلی‌ عصبی بودم. ولی‌ ما سبزیم چون امیدوار و با شهامت هستیم. مطمئن باشید همین قلم زدن شما و ابراز ایده های نو برای حرکت رو به جلوی جنبش راه گشا خواهد بود. منتظر نوشته‌های سرشار از امید شما هستیم.

الفا گفت...

اگر در روز 25 خرداد سبزها 3 ملیون نفر بودند جمعیت 22 بهمن حتماً بالای 7-8 میلیونی بود.

حمید رضا گفت...

آلفا (که احتمالا الان سر کار تو دفتر اطلاعات نشستی) تو جمعیت از میدان امام حسین تا آزادی رو مقایسه میکنی با نهایتا از چهار راه ولی عصر تا آزادی؟؟؟؟؟؟؟ تازه حداقل یک پنجم جمعیت سبز بودن ولی کسی جرات بروز نداشته این رو همه کسایی که رفتن روایت میکنن

ناشناس گفت...

قط فکر چهار شنبه سوری باشید
همین.چهار شنبه سوری روز انتقامه
چون دیگه دست خالی نیستیم که اونا به ما حمله کنند و بی محابا بزنند
در ضمن خودت میگی پیرزن و پیرمرد.چون اونا جوونیشون انقلاب کردن و باید از انقلابشون دفاع کنند
منم دیدم اینارو. اما اونا آخر عمرشونه و می میرن(تا چند سال دیگه)
ونسل جوون پرقدرت تر به اهدافش می رسه
فقط برای چهارشنبه سوری تبلیغ کنید

ناشناس گفت...

خیلی برام جالبه نه تو وبلاگها نه تو بالاترین هیشکی به دروغ امشب صدا و سیما اشاره نکرد که در حالی که داشت گزارش شبکه سی ان ان رو نشون میداد که راجع به تصویر گوگل ارث بود و گزارش گر خارجی میگفت داخل میدون آزادی خالی از جمعیت بوده ولی خیابونهای اطراف حضور داشتن که نشون دهنده جلوگیری حکومت از ورود تظاهر کننده ها به داخل میدونه مجری صدا و سیما میگفت که همانطور که مشاهده میکنید میدان آزادی و خیابان های اطراف مملو از جمعیت بوده!!!!!!!!!!!!!!!!!

ناشناس گفت...

ببین جناب مزدور اصلا سعی نکن با دوستات بین ما تفرقه بندازی و مثلا نا امیدمون کنی. ما خودمون خوب می دونیم چقدر بیشتر از شماییم. تو همه تجمعات هم اینو خوب اثبات کردیم. پس سعی کن سکوت رو رعایت کنی با اون دوست های مزدورت که کامنت تاییدی گذاشتن واست. به روباه می گن کو شاهدت میگه دنبم. بچه های سبز عزیز به این چرندیات اصلا توجه نکنین. ما همون جمعیت کثیری که بودیم هنوز هم هستیم. مگر چه اتفاقی افتاده که بخوایم تغییر کنیم. عکس های گوگل ارس هم بیشتر بودن جمعیت سبز ها رو در خیابون های اطراف تایید می کنه. سبزها هوشیارند و از مزدور بیزارند.

Spectator گفت...

@خطاب به تمام دوستاني كه ما را مزدور و وابسته دانستند.
من كلا با اين كلمه ي مزدور خيلي مشكل دارم (در يكي دو پست قبلي وبلاگ هم كه از اين كلمه استفاده شده توسط من نبوده و هرگز موافق چنين پستهايي نبوده ام = وبلاگ دو نويسنده دارد). ولي در جواب فقط ميتونم بگم كه ما با خودمون هم خوددرگيري داريم...و به همون نسبت كه توهم "دشمن - دشمن" تو ذهن خامنه اي و رهبران ايران هست...به همون نسبت هم چنين پارانويايي بين قشري از مردم (عموما نسل هاي پيشين) وجود داره...
تحمل يه كلمه كه به مذاقمون خوش نياد نداريم...ديگه مهم نيست "واقعيت" چي بوده باشه...
من بعنوان يك معترض پنج شنبه پام رو به خيابون گذاشتم...اما موقعي كه نشستم پاي كامپيوتر، ديگه مشاهداتم رو فيلتر نكردم.
در ضمن مشاهدات رو به پاي يه نفر تنها نذاريد (ما جمعي 7 نفري بوديم كه طي يه حمله همديگه رو گم كرديم و هر دو-سه نفر يه مسير جداگانه رفتيم= با همه چك كردم كه چي شد...همون= تا تجمعي شكل ميگرفت بخاطر عدم توازن قوا زود بهم ميريخت)

Spectator گفت...

دوستي پرسيده بود :«دوست عزیز من از شما که در تهران زندگی می کنی و هر روز مردم را می بینی می پرسم آیا در تهران انقدر بسیجی یا حزب الهی هست ؟ یعنی شما در زندگی روزمره انقدر حزب الهی می بینی در تهران یا اینها واقعا مردم خود تهران نبودند؟»
جواب من : البته كه نه. تعجب من هم از همينه...من تقريبا هر روز از مترو استفاده ميكنم، از همون ايستگاه سرسبز تركيب جمعيتي و نمادشناسي جمعيت حاضر شديدا "متفاوت" بود...
خوب اين چي رو ميرسونه...؟ مردم صحنه رو خالي كرده بودن كه تو يه روز يهو انقدر تركيب جمعيت "مترو رو" تغيير كرده بود.

Spectator گفت...

بعد هم يه چيز ديگه...
بابا توروخدا يه كم وجدان داشته باشيم...حالا چون با اين رژيم مخالفيم بايد بگيم هركي طرفدار رژيمه بخاطر سانديسه و...(البته واقعيت سانديس و...انكار نميكنم)، ولي باز هم ميگم نميشه كه به يه عده پيرمرد و پيرزن كه ناي كمر راست كردن ندارن بگيم براي سانديس پا شدن اومدن...
ديگه خودمون به شعور خودمون توهين نكنيم.

علی گفت...

هر کسی که راهپیمایی های سال های گذشته و امسال را مقایسه می کرد متوجه می شد که تظاهرات امسال بسیار وحشتناک تر از سال های قبل بود. من خودم ساعت 10 میدان امام حسین (ع) بودم که دیدم جمعیت از خیابان دماوند در حال حرکت هستند. جمعیت طوری بود که پل کالج مملو از جمعیت شده بود. تا به حال که ما این جمعیت را ندیده بودیم. تازه بخشی از جمعیت هم در حال بازگشت بودند.
تازه اگر پلیس هم نبود مردم سبزها را تیکه تیکه می کردند. به نظر من پلیس برای محافظت از سبزا آمده بود.

یک حرفی هم برای صاحب این وبلاگ دارم که اگر بخشی از سبزا مثل شما بودند الان وضعشان اینطوری مبود. اینا همش تو توهمند.

hamed گفت...

salam ozve balatarinam khosh hal misham iditono dashte basham
lotfan mano add konid